باز بهار آمد و سبزه و گل
نغمه و شور و حال و عشق بلبل
مستي دل آمد و حرف ساقي
ساغر و مي آمد و جام و باقي
مخمل سبزش بشود هر هزار
زنده كند مرده هر بوته زار
باد بهاري بوزد در چمن
عشوه ي گُلها شده دشت و دمن
چتر اقاقي روي گيسوي بيد
پرده ي سبزينه ي عفت كشيد
ول وله اي در همه جا پر شده
خاك زمين هر وجبش دُر شده
هر ورقش نقش خدائي زند
ني لبكش ساز رهائي زند
موضوعات مرتبط: 18-نی لبکش، ،
برچسبها: